سلام دوستان. اول یه شعر قشنگ براتّون میزارم بعدش هم یه چند تا جوک براتون میزارم،فقط این رو بگم که من خودم ترک هستم و قصد اهانت به کسی رو ندارم.

,تو نوبهار عشقی و من تجسم خزان
تو حُسن ختامی و من نیاز امتنان
تو بغض سر گشاده ای رها ز حصر پنجره
من آن نگاه منتظر که مانده پشت پنجره


تویی بهانه نفس برای رویشی دگر
منم دراوج بی کسی اسیر عشق و در به در
تویی تقدس گل و تویی شکوه یه سفر
من آخرین سروده ام به یاد دیدگان تر


تو بارش غروری و ترنم ترانه ای
منم غریب و بر لبم نوای عاشقانه ای
تو شور پر کشیدنی در امتداد آرزو
من آن سکوت ممتدم غمین نشسته در گلو

تویی خجسته فال و من پُرم از التهاب و تب
تو از نژاد برتری ، من از تبار تار شب
تو نورِ مطلقی و من در انزوا نشسته ام
تو جلوه وجاهتی من از زمانه خسته ام

به رقص دیده می کنی چه با دل زمینی ام؟
تو آسمانی و مگر توانی هم نشینی ام؟
تو را قسم به عاشقی! دگر مبر قرار من
در اوج نشسته ای چرا به انتظار من؟

اگر چه دل سپرده ام به گرمی نگاه تو
نمانده گرچه مأمنی مرا به جز پناه تو
ولی من و وصال تو؟ چه خواب شاعرانه ای
!
تو و دل شکسته ام؟ چه سهم ظالمانه ای!

چگونه ارمغان کنم تو را بهشت آرزو؟
در این جهنم زمین در این سرای فتنه جو
قسم به سوز و نار و نی! قسم به عشق و فاصله
!
اگر روی نمی کنم ز بی وفاییت گله

برو ولی بدونِ تو چه حاصل از نفس مرا؟
برای رَستن از زمین همین بهانه بس مرا
برو ولی نظر مکن دگر به دیده ترم
نه...اینچنین نرو بمان چگونه از تو بگذرم؟

به خاطر وصال من دگر تو در زمین نمان.....
اگر بنا به رفتن است مرا ببر به آسمان.....

پرچم کمک داور سرنوشت مدتهاست به علامت در آفساید ماندن ِ شادیهایم بالاست !!!!!!!!

می سپارم دل به دریا بی خیال
می شمارم لحظه ها رو بی خیال
می کشم بر دفتر نقاشی ام
نقش های زشت و زیبا بی خیال
دوره گردی می شوم هر شب چو باد
دستِ تکرار غزل ها بی خیال
لا به لای غزل ها می کشم
سرنوشت خیس خود را بی خیال
گاه در آشفته بازار دلم
می شوم تنهای تنها بی خیال
بی خبر از شعر پر تشویش عشق
می کنم خود را تماشا بی خیال
گاه می سازم برای روح خود
نردبانی تا ثریا بی خیال
گاه از ترس نبود مصرعی
می زنم عمری تقلل بی خیال
بی خیال با خود اما با تو من
حرف هایی دارم اما " بی خیال

 

 

 Love Song 

                                           ترکه می خواهد خدا را اذِِِِِِیت کند

 درمسجد را می زند و فرار می کند
  
Jumping Rope 

یه بار سوزن میره توی دست یه ترک اونو بیرون میاره 
 میبینه خون میاد باز سوزن و فرو میکنه سر جاش

   Aerobics 

یه ترکه پشت ماشینش مینویسه یازهرا یا هیچ کس!!!

  Aging Man 

 

یه روز یه ترکه میزنه به سرش سرش میشکنه 
  
Jumping Jacks 
ترکه خودشو میزنه به اون راه گم میشه
 
Dieting 
ترکه میافته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش میارن!!!
 
Ballerina 
یارومیره راهپیمایی، می‌بینه شلوغه برمیگرده!!! 

یک روزیک ترکه از تیرمیره بالاازمردادمیادپایین

 Flower 
ترکه از یکی میپرسه قبله کدوم طرفه؟! یارو نشونش میده، ترکه میگه:‌ باید خیلی برم؟!
 
Flower 
از یارو می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟!
 میگه: نه. ولی یه داداش دارم... اونم نه!
 

یارو میخواسته بره بهشت زهرا، ‌گل گیرش نمیاد کمپوت می‌بره!!! 
 
Penguin 
به ترکه میگن اگه همه دنیا رو بهت بدن چی کار میکنی؟
‌ میگه: میفروشم میرم خارج!!! 
  
Skiing Penquin 
یارو میره بقالی، میگه: آقا نوشابه خانواده دارین؟
 یارو میگه: بعله. میگه: به مجرد هم میدین؟!!
ترکه میگن به نظرتو ترک ترین خواننده کیه؟
 میگه: حبیب می پرسن چرا؟
میگه اخه گیتار میزنه بعد میگه صدای دهل می یاد......

یه روز یه سوسکه میره جلوی آینه میگه : مشــکی رنگ عشقه

یک مرغ قرص اکس میخوره اسراییل میگیرتش چرا؟ چون میگه قدس.

میخه میره عروسی بس که قر میده پیچ میشه

خروسه پول نداشت زن بگیره میره گالینابلانکا میخره


به اندی میگن چه بستنی دوست دآری میگه:عروٍٍٍٍسکى عروسکى


ترکه زنشو می کشه  میره مرحله بعد !!!

ترکه میافته تو دره، Game Over میشه!!

ترکه یک سکه میندازه هوا، شیر میاد، فرار میکنه!!


یکی میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره
           
        یکی باباش میمیره میشه یتیم، مامانش میمیره میشه دوتیم ،
همه خانوادش میمیرن میشه تیم ملی...

به یکی میگن در روز چه نون هایی میخوری.میگه تافتون-لواش-سنگک. 
    بعد ازش میپرسن خب پس کی بربری میخوری؟   
میگه پس فکر کردی این نون ها رو با چی میخورم
        

ترکه داشته راه میرفته خسته میشه شروع میکنه به دویدن!!!!!!

هر سال موقع قرعه کشی بانک یارومیرفته مشهد التماس امام رضا میکرده
که در قرعه کشی ماشین برنده بیشه اما هیچوقت هیچی برنده نمیشده.
دوباره پامیشه میره مشهد التماس تا ازشدت خستگی خوابش میبره.
امام رضا میاد به خوابش و میگه
بنده خدا اول یه حساب توی بانک باز کن بعد بیا سراغ من

یارو میره تو یخچال درو رو خودش میبنده! بهش میگن چیکار میکنی مرد مؤمن؟
 میگه: ایلده میخوام ببینم این چراغش واقعاٌ خاموش میشه یا نه؟

یک روز به یک لاک پشت می گویند
 چرا نماز نمی خوانی میگوید اخه لاک دارم

به یکی میگن با فرشاد جمله بساز میگه روح غضنفر شاد

یه روز ترکه میره اداره هواشناسی به یکی ازکارمنداش میگه
اقا امروزهواخیلی خوب بوددستتون درد نکنه"


یارو زنگ میزنه فلسطین، میبینه اشغاله!

یارو پرتقال خونی میخوره، ایدز میگیره!


یارو میره مرغداری، جو میگیردش... تخم میکنه!!!

دو تا ترکه میرن سوراخ لایة اوزن رو بدوزن، خودشون میمونن اونور!!!
 
ترکه یه بسته هزار تومنی میشمره، 250 تومن کم میاره!!
رفیق ترکه ازش میپرسه: غضنفر، پنجشنبه-جمعه کجا بودی؟
ترکه میگه: والله امام رضا طلبید، با بر و بچه‌ها رفتیم شمال!!!

به یارو میگن یه معما بگو،‌ میگه: اون چیه که درازه،‌ زرده، موزه؟!!

از ترکه میرسن: اسمت چیه؟ میگه: حمزه، ولی توخونه شیش کوچولو صدام میکنن!

یه روز یه جوجه اکس میخوره میگه جیکس جیکس

یه روز یه مگس می افته داخل سطل زیاله . میگه : منو این همه خوشبختی محاله , محاله !!

یارو تو مانور شرکت میکنه، اسیر میشه! 

از ترکه میپرسن شما تهرانی هستین؟ میگه: نه چشماتون قشنگ میبینه!

یارو تو اتوبوس یه دختره خوشگل رو میبینه،‌ پیاده که میشه شماره اتوبوس رو بر میداره!



  Animated Flowers
 Body Builder  Stationary Bike

سلام

سلام،من باز آمدم،فقط الان این رو بگم که عشق من یعنی شهره نازم،همدم مهربونم،بازم با منه.بازم

من رو داره تحمل میکنه .

فقط اینکه هر چی بود ،چه اشتباه و چه درست،تموم شد،از این به بعد بیشتر میام،فعلاً یا علی.

 

نمیدونم یادت می یاد موقعی که میرفتی با هم چه عهدی بستیم؟

من عهد بستم که هر هفته که از رفتنت گذشت من غم تنهائیم رو تو یه کتاب بنویسم و تو هم هر هفته یه بوته گل تو هر جائی که هستی بکاری تا که دوباره بیای

و امروز می بینم که دوست من که تو باهاش ازدواج کردی یه باغ پر از گلای رنگارنگ داره

و من هم یه کتاب پوسیده به اندازه شاهنامه

این شعرهم قشنگه

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم


همان یک لحظه اول


که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان


جهان را با همه زیبایی و زشتی


بروی یکدگر ویرانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

اگر من جای او بودم


که در همسایهء صدها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم
.

نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم


بر لب پیمانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

اگر من جای او بودم


که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامه رنگین


زمین و آسمان را


واژگون ، مستانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

اگر من جای او بودم


نه طاعت می پذیرفتم


نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده،

پاره پاره در کف زاهد نمایان


سبحهء صد دانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

اگر من جای او بودم


برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان


هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو


آواره و دیوانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

اگر من جای او بودم


به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان،

سراپای وجود بی وفا ، معشوق را


پروانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

اگر من جای او بودم


بعرش کبریائی ، با همه صبر خدایی


تا که می دیدم عزیز نا بجایی ، ناز بر یک نار و اگر دیده خواری می فروشد


گردش این چرخ را


وارونه بی صبرانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

اگر من جای او بودم


که می دیدم مشوّش عارف و عامی ز برق فتنهء این علم عالم سوز مردم کش


بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری


در این دنیای پر ، افسانه می کردم
.

*

عجب صبری خدا دارد
!

چرا من جای او باشم؟


همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد
!

اگر نه من به جای او چو بودم
...

یک نفس کی عادلانه سازشی


با جاهل و فرزانه می کردم؟

 

شب من پنجره بی فردا

روز من غصه تنهایی ها

مانده بر خاک و اسیر ساحل

ماهیم، ماهی دور از دریا

هیچکس با دل آواره من

لحظه ای همدم و همراه نبود

هیچ شهری به من سرگردان

در دروازه خود را نگشود

برای همین بود که بازم به سراغت امدم

روز مادر داره میرسه

سلام عزیزان،امیدوارم که خوب باشید،خوب کم کم داره روز ولادت دو معصوم میرسه،فاطمه زهرا سلام الّله علیه و مولا علی

علیه السلام،پیشاپیش این 2 روز رو به همه شما عزیزان تبریک میگم.مخصوصا پدران و مادران عزیز و زحمتکش

وپدر و مادر خودم،مامان الناز کوچولو،و پدر و مادر عشق گلم.

 

روز مادر مبارک
(مادرم و پدرم )

   مادرم شبنم گلبرگ حیات

                                         پدرم عطر گل یاس بقاست

   مادرم وسعت دریای گذشت

                                         پدرم ساحل زیبای لقاست

   مادرم آئینه حجب و حیا

                                         پدرم جلوه ایمان و رضاست

   مادرم سنگ صبور دل ما

                                         پدرم در همه حال کارگشاست

   مادرم شهر امیداست و هنر

                                         پدرم حاکم پیمان و وفاست

   مادرم باغ خزان دیده دهر

                                         پدرم برسرما مرغ هماست

   مادرم موی سپید کرده زحزن

                                         پدرم نقش همه خاطره هاست

   مادرم کوه وقار است و کمال

                                         پدرم چشمه جوشان عطاست 

 

مادر

 

وقتیکه من بزرگ شدم، شاید معمار شوم

آنگاه تمامی جهان را همچون بامی بر فراز دستان تو ستون خواهم کرد

وقتیکه من بزرگ شدم، شایدپزشک شوم

آنگاه با عطر تو نوشدارویی خواهم ساخت بر تمام دردهای جهان  و آنگاه به سلامتی شان با لب های  تو بر گونه های شادی تمام کودکان جهان بوسه خواهم زد

وقتیکه من بزرگ شدم، شایدیک روز با چتر گیسوان  تو از آسمان آرزوهایت پروازی کنم بر آستان زمین زمینی که پای  تو آنرا نگه داشته است و آنگاه خواهم دوید تا مرزهای درونت و در پنهانترین گوشه های جنگل سبز آغوش تو پنهان خواهم شد

اکنون را که نام نهادی  فصل کاشت

فردا که من بزرگ شدم

در زمان برداشت

مادرم، به تو قول می دهم

من تو را دوست خواهم داشت