یادم رفت

بازم سلام.دیشب یکی از دوستان مادرم ٬پسرش تصادف کرده و ضربه مغزی شده براش دعا کنید.
یا علی

متنی که عاشقشم

بازم سلام من برگشتم و حالا هم میخوام به قول دیشبم عمل کنم.این شعر رو توی دانشکده یه دوستی داشتم به نام شهاب که خیلی ماه بود و متاسفانه من فقطدو ترم اخر افتخار اشنایی رو باهاش داشتم.امیدوارم هرجا که هست لطف یزدان همیشه شامل حالش باشه.
لطفا این شعرروباتمام وجود درکش کنید خیلی قشنگه.

زندگی یک واژه تلخ است
درذهن پریشانم
سوختم؛ اواره گشتم ؛غرقه وویرانه گشتم
زندگی روی خوش اما
کی؟کجادادی نشانم؟
من یکی جامم؛تهی ازدرد نابم
من سرابم ؛خوابم ؛من سوال بی جوابم
دوست دارم من دلیل خلقت خودرابدانم
کیستم من؟چیستم من؟
واژه بی رنگیم از شعر هستی؟
دوست دارم معنی بی معنی این شعر را هم من بخوانم
من اسیر شام لذت بار بی فرجام عشقم
ان شب پست و فریبنده
ان شب بی عقل و بی منطق
کاندر ان شب پیکری بر پیکری پیچید
وز همان شب من اسیرم؛عاصیم
دردام عشقم
بی سرانجامم نمیدانم خواهم شد اخر
کدامین راه را پویم؟
بر کدامین در بکوبم؟
همه درها به رویم بسته است و من درون ظلمت خلقت
چراغی هم ندارم تا رهایی یابم از ظلمت
چه فرجامی؟چه فردایی؟
چه خواهد شد نصیب من از این دنیای ویرانگر؟
از این دنیای مات و مبهم و بی عشق
که در ان ما همه
مرگ حقیقت؛مرگ انسان؛مرگ عشق و عاشقی را
خوب می بینیم
ولی افسوس ولی افسوس
که مهر خاموشی بر این لبان خسته ام خورده است
نه یارای سخن گفتن
نه غمها را ز دل رفتن
فقط یک جمله را یارای سخن گفتن است
که بس زیبا ودلکش می نماید
در مذاق خسته ناکام رنجورم
و ان این است:
تو ای زیباترین لحظه
که ارامی مثال خواب
تو ای مرگ عزیز و ناز افسونگر
مرا دریاب مرا دریاب
نه شکوفه ای٬نه برگی٬نه ثمر٬نه میوه دارم
همه حیرتم که دهقان به چه کار کاشت ما را
کاش میدونستید که الان چه حالی دارم.فیط ازتون خواهش میکنم اگه خواستید این شعر رو که تازگیا با گوشت و خونم عجین شده رو تو جایی قرار بدید حتما اسم شاعرش رو ذکر کنید.
در پناه مولا علی
faghat,,,,,,,,,,,,,,,,,

بازم یه جمعه دیگه داره میاد

سلام دوستان.شب همگیتون بخیر.
امشب جشن عروسی یکی از همسایه هاست.اهل خونه همه رفتند وفقط من نرفتم شاید چون حوصلشو ندارم.نمیدونم.خنده داره نه؟
اما من از الان ماتم فردا عصرروگرفتم.حتما شما هم عصرجمعه ها بدجوری دلتون میگیره نه؟
میدونید همین حس دلتنگی یه جورایی خیلی قشنگه .اینکه هنوز این دل یه دل باقی مونده و هرازگاهی باسه خودش میگیره خودش جای شکر داره.راستی به نظر شما فلسفه وجود دل چیه؟اینکه ببازیش؟یا اینکه باهاش دل ببری؟شایدم ادما باید به وسیله دلشون امتحانای سختی رو پس بدن؟شاید اگه این دل رو قلب میدونستیم نسل ادما تا الان منقرض شده بود.دقت کردید که چقدرراحت دل همدیگرو میشکنیم؟فقط بلدیم شعار بدیم که دل شکستن خیلی بده.اما عین یه شاخه سبزی که به تنه درخت تکیه داده اونو میشکنیم و خوردش میکنیم.
شاید خیلیاتون نفهمید من چی میگم.اما من خوب میدونم که داغ دلم از کجاست.

اگر می بینی کسی به روی تو لبخند نمی‌زند علت را در لبان فروبسته خود جستجو کن

الان حوصله ندارم اما یادم میمونه که دفعه بعد حتما یه شعر خیلی خیلی خیلی قشنگ براتون بنویسم.امیدوارم که روز جمعه خوبی داشته باشید در پناه مولا علی.

همه هست ارزویم  که ببینم از تو رویی
                                                  
                                                   چه زیان تو را که من هم برسم به ارزویی